سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















بچه های اوتیسم سرزمین من

 به سادگی آسمان پر ستاره


آسمان

همه ما عاشق کودکی‌های‌مان هستیم، قصه‌های خوبی از کودکی داریم، این قصه‌ها را بارها و بارها واگویه می‌کنیم


 یاد کودکی‌مان که می‌افتیم قند توی دل‌مان آب می‌شود، ‌حسرت می‌خوریم، دوران خوش از دست رفته را هر کدام با یک آه بدرقه می‌کنیم و آرزو می‌کنیم روزهای شیرین‌مان تکرار شود که البته بر همه ما واضح و مبرهن است که این اتفاق هرگز نخواهد افتاد. ولی واقعا چقدر از داستان‌هایمان واقعی است؟ یعنی 15 – 10‌سال نخست زندگی‌مان این‌قدر خوش گذشته یا به ما یاد داده‌اند که از کودکی به خوشی یاد کنیم؟ در تمام دوران کودکی‌تان هیچ‌وقت آرزو نداشتید بزرگ شوید تا از دست بزرگ‌ترها خلاص شوید؟ به کودکان دور و برتان نگاهی بیندازید، خیلی خوشبختند؟ لابه‌لای همان ابرهایی زندگی می‌کنند که شما خاطرات کودکی‌تان را از زیرشان بیرون می‌کشید؟ احتمالا بر این باورید که بهترین کاری را که ممکن است برای کودکان انجام می‌دهید؟ یا از آن دسته پدر و مادرهایی هستید که مدام دوران کودکی‌‌تان را با فرزندتان مقایسه می‌کنید و سرکوفت می‌زنید که همه وقت‌تان را دارید صرف این طفل معصوم می‌کنید؟


دنیای ساده و پیچیده


دنیای کودکان ساده است، ساده ساده، به سادگی یک آسمان پرستاره، یک بستنی خوشمزه، یک دوست خیالی و حتی یک رؤیای شبانه اما روانشناسان معتقدند که این دنیای ساده، رمز و رازها دارد. ترس‌ها، کابوس‌ها، نگرانی‌ها و استرس‌های کودکی همانی است که در بزرگسالی گریبان ما را سخت می‌فشارد.



بزرگ‌ترها هم گاهی کارهایی می‌کنند که مستحق تنبیه هستند ولی کسی تنبیه‌شان نمی‌کند. دلیلی ندارد که با هر خطا کودک‌تان را تنبیه کنید.


دعوا نکنید


توی خانه داد و بیداد راه نیندازید؛ هر وقت قافیه تنگ شد بهتر است بچه را به یکی از اقوام بسپارید بعد دنیا را روی سر هم خراب کنید.همین بحث‌های معمولی که گاهی به‌نظر کاملا پیش پا افتاده هستند آنچنان کودک‌تان را آزار می‌دهد که شما تصورش را هم نمی‌توانید بکنید. وقتی پدر و مادرها دعوا می‌کنند، بچه‌ها فکر می‌کنند که همدیگر را دوست ندارند و از آنجا که وحشتناک‌ترین اتفاقی که کودکان تصور می‌کنند ‌دوست نداشتن است، دعوای میان پدر و مادر به کابوسی تبدیل می‌شود که آرامش کودک را بر هم می‌زند. بچه‌ها هیچ‌وقت نمی‌توانند تصور کنند که حرف‌هایی که در دعوا میان بزرگ‌ترها رد و بدل می‌شود، واقعی نیست و گاهی فقط از سر بی‌حوصلگی ممکن است پدر و مادر یکدیگر را به ترک کردن تهدید کنند.


تنبیه اندازه دارد


دست از شعار دادن بردارید؛ «کودک عزیز است و تربیتش عزیزتر.» وقتی می‌خواهید بچه‌ها را تنبیه کنید، کمی منطقی باشید، به هر بهانه‌ای کودک‌تان را تنبیه نکنید. بزرگ‌ترها هم گاهی کارهایی می‌کنند که مستحق تنبیه هستند ولی کسی تنبیه‌شان نمی‌کند. دلیلی ندارد که با هر خطا کودک‌تان را تنبیه کنید، برخی مشکلات کودکان با گذشت زمان حل می‌شود، به هر حال اگر اهل تنبیه هستید هم سعی کنید تنبیه متناسب با شرایط روحی کودک انتخاب شود، از حد نگذرید و مراقب روحیه فرزندتان باشید. 


کودک

محبت کنید


تا می‌توانید به فرزندتان محبت کنید. همه پژوهشگران کودک بر این باورند که محبت از جمله مهم‌ترین نیازهای نوزادان است. آنچه اخیرا توجه پژوهشگران را جلب کرده این است که نوزادانی که به اندازه کافی محبت دریافت کرده‌اند رشد عاطفی کامل‌تری داشته‌اند و نوزادانی که با مادرانی تحت فشارعصبی بزرگ شده‌اند بعدها بیش از حد متوسط آسیب‌پذیر بوده‌اند.


قصه بگویید


وقتی بچه بودید کسی برایتان قصه می‌گفت؟ بالا رفتیم دوغ بود پایین اومدیم ماست بود قصه ما راست بود. یادتان هست تا قصه‌گو شروع می‌کرد یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود... چه قندی تو دل‌تان آب می‌شد؟ ته قصه را حتما زیاد به خاطر نمی‌آورید، اصل ماجرا این بود که قصه‌گو آنقدر قصه را کش می‌داد تا خواب‌تان ببرد، خواب‌های خوبی هم می‌دیدید، سوار اسب شاخدار می‌شدید توی آسمان پرواز می‌کردید و... این روزها کسی حوصله قصه گفتن برای بچه‌ها را ندارد اما محققان معتقدند که قصه گفتن برای تکامل مغز نوزادان هم لازم است. قصه گفتن به پرورش قدرت بیان و عاطفه کودک کمک می‌کند، نیروی تخیل کودک‌ را تقویت می‌کند، قوه ابتکار و ابداع را در او تحریک می‌کند و بالاخره عشق و علاقه به ادبیات را در کودک شما به‌وجود می‌آورد و البته به رشد اجتماعی کودک هم کمک خواهد کرد. پس وقت بگذارید و قصه بگویید.



قرار نیست همه کودکان استعداد یکسان داشته باشند و اتفاقا استعدادهایشان همزمان ظاهر شود. دست نگهدارید و به فرزندتان اجازه رشد بدهید.


 


 


اگر رابطه خوبی با همسرتان ندارید


 


حکایت می‌کنند که روزی مادری به دختر جوانش گفت: من به خاطر تو زندگی توی این جهنم را تحمل کردم  و منظورش از جهنم، خانه‌ای بود که  با همسر و فرزندش در آن زندگی می‌کرد. دختر با کمی تعجب جواب داد: فکر نکردی جهنم جای خوبی برای تربیت بچه نیست؟ اگر رابطه خوبی با همسرتان ندارید، این فکر را ازکله‌تان بیرون کنید که بتوانید فرزند نابغه تربیت کنید یا اصلا در فرزند‌پروری موفقیتی به دست آورید. درصورتی‌ که توانایی حل مشکلات میان خود و همسرتان را ندارید، انتظار نداشته باشید فرزندتان تاجی به سرتان بزند، در عوض اگر خواستید در آینده به فرزندانتان ببالید بهتر است نخست مشکلات ریز و درشتی را که با همسرتان دارید حل کنید.


سرکوفت نزنید


این‌که بچه خاله‌زاده همکار شما شاهکار کرده، پیانو می‌‌نوازد، شیرجه می‌زند، به خط میخی مسلط است یا آواز می‌خواند، چه ربطی به فرزند شما دارد؟ دست بردارید! یادتان نمانده که در کودکی‌تان چقدر از شنیدن سرکوفت‌های دیگران عذاب می‌کشیدید؟ همه کودکان تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند، شاید بچه شما استعدادی در پیانو و آواز نداشته باشد اما روابط عمومی بهتری داشته باشد یا نقاش ماهری شود، قرار نیست همه کودکان استعداد یکسان داشته باشند و اتفاقا استعدادهایشان همزمان ظاهر شود. دست نگهدارید و به فرزندتان اجازه رشد بدهید.


برای شروع دیر نیست


سعی کنید در رفتار با کودک دقت بیشتری به خرج دهید، نکته‌هایی درباره تربیت کودک را روی در یخچال نصب کنید تا هر بار که با گرسنگی و تشنگی در یخچال را باز می‌کنید یکی دو ثانیه هم به فرزندتان فکر کنید. اگر بچه ندارید و قرار هم نیست بچه‌دار شوید،  با کمک به پدر و مادرها تلاش کنید تا دنیای بهتری برای کودکان داشته باشید. با واقع‌بینی کودکی‌تان را به خاطر آورید تا یادتان بیاید که چه انتظاری از بزرگ‌ترها داشتید، ‌این یادآوری به واقع‌بینی شما در رفتار با کودکان کمک می‌کند.


   


ماهنامه کودک با تلخیص


نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:38 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |

آموزش اخلاق به روش آسان


تربیت اخلاقی

همه نظریه های رشد اخلاقی تصدیق می کنند که وجدان در اوایل کودکی به تدریج شکل می گیرد. پدر و مادر به عنوان مربیان آموزشی برای کودک می توانند به رشد اخلاق کمک کنند. به این صورت که در ابتدا می توانند با امر و نهی های خود خوب و بد را مشخص کنند. کودک به دلیل محبوب بودن نزد والدین و یا کنترل بیرونی سعی دارد تا این اصول مقرر شده اخلاقی را رعایت کند اما به تدریج این معیارها می توانند درونی شود و توسط انگیزه های درونی و وجدان کنترل گردد.


 


دیدگاه های مختلف روانشناسی هر یک علل خاصی را برای برانگیختن یک رفتار خوب مطرح می کنند. برخی انگیزه رفتار خوب را از طریق همانندسازی با والد یا الگویی که مورد پذیرش است توجیه می کنند. برخی معتقدند که رفتارهای خوب در کودک با پیامدهای مثبتی روبرو میشود بنابراین پیامد های  مثبت می توانند عوامل برانگیزاننده باشند برای تکرار رفتار مطلوب و برخی دیگر اعتقاد دارند که کودکان با رشد توانایی استدلال در مورد مفاهیم مثبت، رفتارهای مطلوب را افزایش می دهند.



تهدید و تنبیه با ایجاد اضطراب درونی مسیر را برای تفکر و درونی سازی اخلاق فراهم نمی سازد.


 


 مهم این است که در تربیت اخلاقی باید علاوه بر تفهیم رفتار مثبت از روش های مناسب نیز استفاده کنیم تا وجدان شکل بگیرد و اخلاق ثبات پیدا کند. پدر و مادری که مرتباً با روش های تنبیهی و یا محروم سازی سعی دارند تا ارزش های اخلاقی را نهادینه کنند باید متوجه باشند که در آینده ای نزدیک نه تنها وجدان و احساس گناه و اخلاق مداری شکل نمی گیرد بلکه کودک از طریق الگوبرداری یاد می گیرد که بعد از صدمه زدن به دیگران کمتر احساس گناه کنند. در مقابل نوع خاصی از انضباط به نام القاء به شکل گیری وجدان کودک کمک می کند.


 


 


تربیت اخلاقی

زمانی که کودک را از کاری نهی می کنیم و دلایل این نهی را برای او توضیح می دهیم. اول آنکه او را به معیارهای اخلاقی متعهد می کنیم و دوم آنکه در مواقعی می توانیم همدلی  را به او بیاموزیم و از اجرای قوانین خشک و غیر قابل انعطاف خودداری نماییم و سوم آنکه زمینه را برای پذیرش بیشتر این امور برای کودک فراهم می کنیم. و حال آنکه تهدید و تنبیه با ایجاد اضطراب درونی مسیر را برای تفکر و درونی سازی اخلاق فراهم نمی سازد.


 


 


 


روش های متفاوت برای کودکان متفاوت


آیا کودکانی با روحیه کمرو و مطیع با کودکانی با روحیه لجباز و تکانشی (بی هدف و بدون تفکر و تامل) به صورتی یکسان اخلاق و انضباط را درونی می کنند؟


در پژوهشی که کوچانسکا  (1995) انجام داده است "1" به این نتایج دست یافته است که روش های تادیبی در مورد کودکان باید متفاوت باشد. کودکی که به روش های صبورانه و ملایم والدین پاسخ می دهد و می تواند در این مواقع اطاعت لازم را داشته باشد نیاز به روش های انضباطی سخت گیرانه و تحمیلی و زورمدارانه ندارد.


 


اما در مورد کودکانی که دارای رفتارهای تکانشی، بدون فکر، بی هدف، بدور از عبرت گیری از موقعیت ها می باشند شاید چنین شیوه های صبورانه موثر نبوده و لازم است تا از روش های دیگری استفاده شود. نتایج پژوهش فوق نشان داد که در این مواقع ارتباطات گرم و صمیمانه عاطفی والد با فرزند در لحظات رفتار مطلوب و پسندیده می تواند الگوپردازی را در فرزند افزایش داده و روش های انضباطی را در او درونی تر سازد. در حالی که روش های تحمیلی و زورمدارانه در مورد این کودکان آنان را تحریک پذیرتر و مقاوم تر می سازد و توان پردازش را از او می گیرد. لذا والدین برای کمک به شکل گیری وجدان باید شیوه های فرزند پروری خود را با سرشت فرزند خود متناسب سازند.


 



تربیت اخلاقی

چه کنیم تا الگوهای مناسبی برای تاثیرگذاری و درونی کردن اخلاق باشیم؟



روان شناسان سه نوع ویژگی را برای الگوهای موثر و موفق ذکر می کنند.


1- صمیمیت: پدران و مادرانی که گرم و عاطفی هستند و ابراز عواطف دارند و با هیجانات فرزندشان همراهند بیشتر می توانند تاثیرگذار باشند.


 


2- تطابق رفتار با گفتار: زمانی فرزندان ما به گفتارها و اوامر و نواهی ما عمل می کنند که با رفتار ما منطبق باشد. در غیر این صورت آنها مسیری را انتخاب می کنند که آسان تر است و آن سرمشق گیری از اعمال و رفتارهای والدین است . 


 


3- شایستگی: کودکان کسی را برای الگوگیری انتخاب می کنند که شایستگی داشته و تاثیرگذارتر باشد. به همین دلیل در خانواده هایی که والدین از اقتدار لازم (نه دیکتاتور) برخوردارند نیازها را درک می کنند مهربان هستند اما با قاطعیت رفتار می کنن، فرزندان  راحت تر یاد می گیرند وقدرت پذیرش بیشتری دارند. اما فرزندان در خانواده های دیکتاتور و یا سهل گیر بیشتر به همسالان با الگوهای تربیتی متفاوت روی می آورند.


 


1- روانشناسی رشد ، جلد(1) نوشته لورای برگ، ترجمه سید محمدی


 


فهیمه کهتری- خانواده و زندگی


نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:38 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |

به خاطر من ،باهم دعوا نکنید!

 

کودک

 

اینکه پدر و مادرها ، گاهی اوقات باهم مخالفت و گاهی هم بحث می‌کنند، یک مساله عادی است. آنها ممکن است راجع به پول ، کارهای خانه یا اینکه وقتشان را چطور باهم بگذرانند، مخالفت کنند. گاهی درباره مسائل مهم که مربوط به خانواده است و البته خیلی وقتها هم بخاطر مسائل کم اهمیت مثل اینکه شام چی باشد یا کی به خرید برود، ممکن است مخالفتی پیش بیاید. کسانی که مدت زیادی باهم زندگی می‌کنند بطور طبیعی ، گاهی باهم مخالفت یا بحث می‌کنند.

 


بعضی وقتها اولیا باهم مخالفت می‌کنند ولی با آرامش باهم حرف می‌زنند و هر دو به هم شانس شنیدن و گفتن را می‌دهند. گاهی هم مخالفت شان را با دعوی و داد زدن به هم نشان می‌دهند.

 

بیشتر بچه‌ها از این دعواها خیلی نگران می‌شوند. صداهای بلند و کلمات نامهربان اولیا باعث می‌شود که آنها احساس ترس یا غمگینی پیدا کنند. حتی وقتی که اولیا باهم قهر می‌کنند و اصلا حرف نمی‌زنند هم ، می‌تواند برای بچه‌ها آزار دهنده باشد. گاهی بچه‌ها فکر می‌کنند که در دعوی اولیا مقصر هستند، مثلا وقتهایی که بخاطر موضوعی که به بچه‌ها مربوط می‌شود. در این موقع احساس گناه و تقصیر در بچه‌ها ایجاد می‌شود. اما این مهم است که بچه‌ها بدانند که در رفتارهای اولیاءشان هیچ وقت مقصر نیستند.

 

معنی دعوا اولیا چیست؟

 

بیشتر وقتها ، بچه‌ها به این فکر می‌کنند که منظور پدر و مادر شان از دعوا چیست؟ ممکن است با خودشان فکر کنند که اولیای آنها همدیگر را دوست ندارند و حتی ممکن است که فکر کنند که معنی دعوا آنها این است که می‌خواهند همدیگر را طلاق بدهند. اما دعوا پدر و مادرها معمولا این معانی را ندارد.

 


این مهم است که بچه‌ها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچه‌ها ، باهم دعوا می‌کنند و در موقع دعوا ممکن است که حرفهایی زده شود که واقعا" منظور آنها نباشد.

 

بعضی روزها بزرگترها خسته و کم حوصله می‌شوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، این وقتها ممکن است در خانه بحث و دلخوری و یا شاید دعوا پیش بیاید.

 

دعوا

 

احساس بچه‌ها در موقع دعوای پدر و مادرها چیست؟

 

شنیدن صدای بلند یا کلمات نامهربان از اولیا ، معمولا بچه‌ها را غمگین می‌کند. دیدن ناراحتی و غمگینی اولیا و اینکه نمی‌توانند عصبانیت خودشان را کنترل کنند، باعث می‌شود بچه‌ها بترسند یا احساس تنهایی کنند. موقع دعوی ، بچه‌ها ممکن است بیشتر نگران یکی از اولیا باشند که بیشتر غمگین شده یا حتی بیشتر سرش فریاد کشیده شده است. یا ممکن است یکی از اولیا ،آنقدر خشمگین شده باشد که احساس خطر پیش بیاید.

 

گاهی هم اولیای عصبانی با فرزندشان هم ، عصبانی می‌شوند. بعضی اوقات ، بچه‌ها از دعوی بزرگترها دل درد می‌گیرند یا گریه می‌کنند. یا خوابشان نمی‌برد یا مدرسه رفتن برایشان سخت می‌شود. یکی از کارهای مهم این است که این احساس را با خود اولیا در میان بگذارند تا آنها به کمک بچه‌ها بیایند. شاید بزرگترها اصلا حواسشان نباشد که بچه‌ها ترسیده‌اند و یا به آنها علت بحث را توضیح بدهند و احساس منفی بچه‌ها را بر طرف کنند.

 

وقتی دعوای بزرگترها زیاد طول بکشد یا زیاد تکرار بشود، چه کار باید کرد؟

 

هر چند که گاهی پدر و مادرها ممکن است باهم مخالفت کنند ولی اینکه سر هم داد و فریاد کنند یا حرفهای خیلی نامهربان بگویند و خلاصه به همدیگر بی‌احترامی کنند، اصلا کار درستی نیست. گاهی اوقات ، دعوای بزرگترها ممکن است با خشونت و هل دادن یا شکستن چیزهای مختلف یا خدای ناکرده ، زدن همدیگر همراه بشود، که این کارها هم ، هرگز و به هیچ وجه کارهای درستی نیست. در این وقتها ، اولیا احتیاج دارند که کسی به آنها بیاموزد که چطور عصبانیت شان را کنترل کنند!

 

شاید بچه‌ها با یکی از بزرگترهایی که به او اعتماد دارند مثل عمو ، پدر بزرگ یا معلم ، راجع به اینکه در خانه دعوا های زیاد یا خطرناک ، اتفاق می‌افتد و اینکه ممکن است کسی آسیب ببیند، صحبت کنند و از او بخواهند به خانواده آنها کمک کند. کسانی هم مثل روان شناس ها می‌توانند به خانواده‌ها کمک کنند تا راههای بهتر زندگی کردن و مخالفت بدون خشونت و توهین را به اولیا بیاموزند. هرچند که این کار نیاز به زمان و تمرین دارد، ولی اعضای خانواده را به زندگی آرام تری نزدیک می‌کند.

 

اینکه اولیا گاهی باهم مخالفت کنند، اشکالی ندارد؟

 

مخالفت ، به شرط آنکه منطقی باشد، به افراد کمک می‌کند تا احساسات خود را به هم بگویند و جلوی پر شدن و منفجر شدن را می‌گیرد.

 


مهم است که اعضای خانواده بتوانند باهم درباره احساس خود گفتگو نمایند، حتی موقع مخالفت.

 

کار خوبی که مخالفت برای آدمها می‌کند این است که معمولا باعث می‌شود که یکدیگر را بهتر درک کنند و احساس نزدیکی بیشتری پیدا کنند.

 

 

 

اولیا هم درست مثل بچه‌ها مخالفت می‌کنند و بعد باهم آشتی می‌کنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبی خواهند داشت. هیچ خانواده‌ای بدون اشکال نیست و بالاخره یک نقصی پیش می‌آید. حتی در خوشحالترین خانه‌ها هم ، مساله وجود دارد و بزرگترها گاهی باهم بحث می‌کنند. معمولا ، همه اعضای خانواده کمک می‌کنند تا زندگی برای بقیه ، شیرین‌تر بشود. پس ، مخالفت ، قسمتی از یک زندگی است و با کمک محبت و فهمیدن همدیگر ، خانواده می‌تواند بیشتر مشکلات را بر طرف کند.


نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:38 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |

وجود 300 هزار بیمار مبتلا به اوتیسم در کشور

سلامتیران: رئیس انجمن گفتار درمانی ایران گفت: بیش از 300 هزار مبتلا به اوتیسم در کشور وجود دارد.

اتابک وثوقی در گفت‌وگو با خبرنگار سلامتیران افزود: هزینه‌های توانبخشی، گفتار درمانی، کاردرمانی و روانپزشکی این بیماران سرسام‌آور است که دولت باید از این افراد حمایت جدی کند.وی ادامه داد: اوتیسم به معنای درخود ماندگی یک اختلال رشد است که در دوران رشد کودک کم‌کم ظاهر شده و در آن، فرد نسبت به رفتارهای اجتماعی و ارتباطات مناسب دچار مشکل می‌شود. وی اضافه کرد: این افراد در رشد زبان و درک مفاهیم دچار اختلال می‌شوند و در استفاده از ضمایر مناسب، انجام یکسری آداب خاص و رفتارهای اجتماعی دچار مشکل می‌شوند. همچنین در این افراد تغییرات مختلف شنوایی، چشمی و رشد هوشی به وجود می‌آید. وثوقی تصریح کرد: آمار جهانی اوتیسم، یک تا 4 درصد است ولی گفته می‌شود در ایران آمار مبتلایان به این عارضه یک درصد است. یعنی بیش از 300 هزار نوزاد متولدشده در ایران به اوتیسم مبتلا هستند. همچنین مبتلایان مرد به این عارضه 3 تا 4 برابر بیشتر از زنان هستند. وی با بیان اینکه ممکن است اوتیسم با تشنج همراه باشد، اضافه کرد: 70 تا 80 درصد این مبتلایان ممکن است اختلال هوشی داشته باشند.رئیس انجمن گفتار درمانی ایران اظهار داشت: علت ابتلا به این عارضه هنوز مشخص نیست اما گزارش‌های مختلفی بر نقش ژن‌ها در این عارضه به دست رسیده است. وثوقی با بیان اینکه مهمترین مشکل مبتلایان به این عارضه ارتباط است، عنوان کرد: این افراد ارتباط چشمی و فیزیکی نامناسبی دارند و نمی‌توانند ارتباط صحیحی با اسباب‌‌بازی‌ها و دوستان خود داشته باشند و ممکن است با افسردگی‌هایی در دوران کودکی مواجه شوند. این افراد همچین معمولاً دچار پژواک گویی هستند و برخی از آنها حتی تا حد کلمه هم نمی‌توانند صحبت کنند. در واقع، مشکل آنها این است که نمی‌توانند از گفتار به عنوان وسیله ارتباطی استفاده کنند و بسیاری اوقات داد و فریاد را به جای وسیله ارتباطی در اختیار می‌گیرند و خانواده‌ها هم معمولاً به سرعت به خواسته آنها جواب می‌دهند. برخی دیگر که هوش بالاتری دارند خانواده خود را به سمت خواسته خود می‌کشانند یا صدای خاصی برای خواسته خود در نظر می‌گیرند. آنها همچنین نمی‌توانند از نظر حسی و همدلی خود را جای دیگری قرار دهند. وی افزود: بال و پر زدن، پریدن، رفتارهای وسواسی خاص، تحریکات شنوایی و بینایی و لمسی از دیگر عوارض این بیماری است که هر چه زودتر تشخیص داده شود نتیجه بهتری از کار درمانی می‌توان گرفت. گروه‌های مختلفی از جمله روانپزشکان، کاردرمانان و گفتاردرمانان برای بهبود این افراد فعالیت می‌کنند اما متأسفانه بسیاری از خانواده‌ها به علت اینکه نمی‌خواهند فرزندشان برچسب بخورد برای تشخیص قدم جلو نمی گذارند. وثوقی ادامه داد: درمان قطعی برای این افراد وجود ندارد ولی تا حدودی می‌توان زندگی فرد را بهبود بخشید. روش‌هایی مانند PRT که گفتار را درونی سازی می‌کند، دستگاه‌های جدیدی مانند دستگاه آموزش حسی که در عرض 30 روز چند حس را همزمان تحریک می‌کند و روش ای بی ای که یک هفته گفتار، زبان و حرکت فرد را ارزیابی می‌کند و سپس برنامه‌ریزی درمانی ارائه می‌دهد از مهمترین روش‌های ایجاد بهبودی برای مبتلایان به این عارضه است. وی یادآور شد: سازمان بهزیستی، 12 مراکز نگهداری شبانه‌روزی برای این افراد ایجاد کرده است که با وجود یارانه کم کسی حاضر به راه‌اندازی این مراکز نمی‌شود. همچنین این سازمان هزار و 800 کودک مبتلا را شناسایی کرده است که 600 نفر آنها تحت پوشش هستند. معتقدم مبتلایان به اوتیسم باید در متن جامعه رشد کنند. وثوقی با اشاره به مشکلات خانواده‌های این بیماران گفت: هزینه‌های توانبخشی، گفتار درمانی، کاردرمانی و روانپزشکی این بیماران سرسام‌آور است و گاهی اوقات سال‌های زیادی نیاز به این درمان‌ها وجود دارد که دولت باید از این افراد حمایت جدی کند. وثوقی تاکید کرد: وزارت بهداشت سازمان آموزش و پرورش استثنایی، سازمان بهزیستی، سازمان نظام روانشناسی، نظام پزشکی و وزارت رفاه باید پروتکل درمانی برای مبتلایان به اوتیسم را تدوین کنند تا مشخص شود نوزادی که با این اختلال متولد می‌شوند باید چه مسیری را برای درمان طی کند. وی با بیان اینکه وزارت رفاه برای بیمه این افراد باید فکری بکند، خاطرنشان کرد: خانواده‌های مبتلایان به اوتیسم حداقل 400 هزار تومان تا 2 میلیون تومان در ماه برای هزینه‌های پرستار، مربی و درمانگر پرداخت می‌کنند.

نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:36 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5      

Design By : Pichak