سفارش تبلیغ
صبا ویژن






















بچه های اوتیسم سرزمین من


 






 


کاردرمانی کودکان چیست؟


کاردرمانی به همه ی جنبه های زندگی کودک (جسمانی، هیجانی و اجتماعی) می پردازد و دیدگاهی کاملاً کل نگرانه دارد که با توانایی های کارکردی سرو کار دارد و آنچه کودک نیاز دارد به منظور دستیابی به مهارتهای مناسب رشدی، قادر به انجام آن باشد. کار همیشه در قلب کاردرمانی بوده است و یادگیری مهارتها و رفتارهای جدید، در طول فعالیت بخش حیاتی برنامه کاردرمانی مربوط به کودکان در حال رشد است توانایی های بنیادی لازم است تا کودک در حیطه های عملکردی زیر موفّق شود:


·        مراقبت از خود (مثل خوردن و پوشیدن) 


·        یادگیری (مثلی دست نویسی) 


·        بازی و تفریح (مانند همکاری با دیگران در بازی های قاعده مند) 


درمانگران همچنین از دیگر رویکردهای شناختی در برنامه های کودک، مانند آموزش انتقالی استفاده می کنند.


 


کاردرمانگران کودک کجا کار می کنند؟


مراقبت نوزادی یک رشته در حال رشد جهت کاردرمانگران با تجربه است. نوزاد آسیب پذیر همچون هر کودک دیگری به رشد استقلال کارکردی( در تنفس، خوردن، کنار آمدن با محیط و رفتن به خانه با کمترین سختی) نیاز دارد.


در واحد مراقبت ویژه نوزادان(NICU)،کاردرمانگران با تیم تخصصی درمان روی وضعیت دهی کودک برای پیش گیری از بد شکلی ها(دفرمیتی ها)و افزایش رشد حرکتی،و روی مراقبتهای انطباقی محیطی ویژه برای کاهش عوامل استرس زای محیط وارد شده. برای مثال ناشی از نور، سطوح، در حالیکه تحریکات حسی مناسب را که اغلب محیطهای دارای فناوری پیشرفته کم است، فراهم می آورد. زمانیکه کودک بیمارستان را ترک می کند،کاردرمانگر برای ادامه برنامه رشدی اولیه او را در خانه ملاقات می کند،برای کمک از طریق وضعیت دهی(با کمک تجهیزات تطبیقی) تغذیه، کارکرد اولیه دست و مهارتهای ادراکی و تعامل اجتماعی تجهیزات عادی مثل صندلی اتومبیل ممکن است به اصلاح کردن نیاز داشته باشد برای اطمینان از اینکه کودک می تواند به طور ایمن جابجا شود.


سنجش: 


توانایی های کارکردی جاری کودک، اولین گام برای به دست آوردن آگاهی عمیق تر در مورد توانایی ها و محدودیّت های کودک است و درمانگر باید محیط هایی را که کودک تکالیف را در آن اجرا می کند (خانه، مدرسه و زمین بازی) را نیز مورد بررسی قرار دهد.


معلّم ممکن است کودک را به خاطر مشکلات دست نویسی ارجاع دهد؛در حالیکه کادرمانگر کیفیت مهارتهای حرکتی درشت و ثبات وضعیتی که بر توانایی کودک برای هماهنگ کردن توالی حرکات دست اثر می گذارد را ارزیابی می کند. مشکلات مربوط به ادراک دیداری (همچون تمییز بین اشکال و الگوهای مختلف) بر توانایی بازشناسی حروف تأثیر می گذارد.نقص در طرحواره بدنی می تواند باعث کاهش آگاهی و از.... و حس ضعیف جهت یابی به واژگونی حروف(واژگون خوانی یا واژگون نویسی) می شود.کنترل چشمی حرکتی ضعیف ممکن است برتوانایی کپی کردن از روی تخته سیاه تأثیر گذارد.


بازخورد از کودک، والدین و آموزگاران همراه با سنجش مجدد نتایج برنامه هامشخص می کند که آیا نتایج برنامه ها موفقیت آمیز بوده اند.این اغلب وقتی روی میدهد که کودک شروع به شرکت در مدرسه می کند و عملکرد خودشان در برابر هم قطارانشان اندازه گیری می کنند و به قابلیت های خود آگاهی می یابند. همان طور که کودک به درمان پاسخ می دهد و شروع به کنار آمدن با فعّالیّت های روزانه اش می کند، اعتماد به نفس اش بیشتر می شود و عزت نفس اش بهبود می یابد.


 


طبقات تشخیصی:


 ناتوانی جسمی: 


کودکانِ دچار دامنه ای از ناتوانی های جسمانی به کار درمانی ارجاع داده می شوند که احتمالاً از بین آن ها فلج مغزی وسیع ترین گروه تشخیصی است. کاردرمانی روی دستکاری و وضعیت دهی برای کاهش وضعیت های بدنی ناکارآمد و خطر بدشکلی تمرکز دارد. صندلی مخصوص (برای انجام کارهای مدرسه، حمام و توالت)، کالسکه ی کودک یا صندلی چرخ دار، تجهیزات حمایت کننده ی حالات بدنی متقارن هنگام خواب، بالابر یا دستگیره های مخصوص ممکن است نیاز باشد. کارد و چنگال تطبیق یافته و فنون غذا خوردن ممکن است به تغذیه کمک کند و گزینه ها یا صفحه کلید مخصوص برای دستیابی به یادگیری برنامه ی تحصیلی ممکن است لازم باشد. برنامه درمانی منظم برای مشکلاتی مثل نقصهای ادراکی-بصری لازم است. همکاری نزدیک با تیم حرفه ای برای اطمینان از رویکردی هماهنگ ضروری است.


ناتوانی یادگیری:


کودک ممکن است ناتوانایی های ذهنی داشته باشد، اما اهداف مربوط به فراگیری مناسب به مهارت های مراقبت از خود و توانایی استفاده از فرصت های یادگیری و اجرای فعالیت های مقبول اجتماعی به اندازه ی کودکان دیگر برای آن ها نیز مهم است. کاردرمانگران روی ترمیم نقص های حرکتی، شناختی و ادراکی کار می کنند، اما اغلب به طور نزدیک تری به کار با کودکانی که ناتوانی جسمانی عمیق دارند می پردازند.خانواده ها ممکن است نیاز به پیشنهاد مراقبت در طول زندگی داشته باشند و در نتیجه نیازمند حمایتهای علمی و روان شناختی باشند.


و......................


 








نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:38 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |


نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:38 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |




 


ادراک بینایی


ادراک بینایی یکی از مراحل رشد و تکامل زبان است. بینایی پدیده ای پیچیده است که توجه متخصصان رشد بینایی را به خود معطوف داشته است. به هر حال قلمروهای زیادی وجود دارد که ما درمانگران می توانیم روی آنها کار کنیم و در ارتباط و هماهنگ با یک بینایی سنج به منظور شناخت نیازهای کودک اقدام نماییم.


قبل از هر اقدام در این زمینه ضروری است که تفاوت دید و بینایی را بشناسیم. بینایی عبارت است از: توانایی دیدن. بینایی پاسخ چشمها به نوری است که به درون آن تابیده می شود و بنابراین فرایندی است فیزیولوژیک. در حالیکه دید در نتیجه ی توانایی کودک در تفسیر و فهم و معنی بخشیدن اطلاعاتی است که از طریق چشمها دریافت می کند.


تعداد زیادی از کودکان در حالیکه از بینایی خوبی برخوردارند، دارای مشکلاتی در دید هستند که بر توانایی خواندن و دیگر جنبه های تحصیلی آنها اثر بازدارندگی می گذارند. ما درمانگران با کودکانی سر و کار داریم که اندام چشمی آنها سالم است، لکن یاد نگرفته اند که چگونه از بینایی خود به طور مؤثری استفاده کنند.


درمانگران معمولاً با مفاهیم ادراک بینایی سروکار دارند. این مفاهیم عبارتند از: ردیابی بینایی، تعقیب چشمی، ادراک تصویر و زمینه، حافظه توالی بینایی و ...


هماهنگی هر دو چشم کودک برای دریافت مؤثر و کارآمد اطلاعات امری اساسی است. توانایی کودک در تعقیب چشمی هدف متحرک نظیر گرفتن توپ و مشاهده پرواز پرنده مستقیماً با تکالیف درسی او در ارتباط است. به محض اینکه کودک خواندن را می آموزد، باید بتواند چشمهای خود را به طریقی جهشی از راست به چپ حرکت دهد. اگر کودکان در وقت خواندن کلمات ثابت، سر خود را حرکت دهند موجب رشد یک خورده مهارت ناسوده می گردد که خود نوعی بدآموزی است. برای اینکه کودک بتواند در موقع نوشتن و خواندن از دید نزدیک و سپس بلافاصله برای دیدن معلم و تخته سیاه از دید دور استفاده کند، باید تمرکز چشمی در او تربیت شود. کودکی که تمرکز چشمی مناسبی نداشته باشد، اغلب موقعیت تحصیلی خود را از دست داده و دچار سردرگمی خواهد شد.


پرورش و تقویت ادراک تصویر و زمینه از اهمیت بسزایی برخوردار است، زیرا کودک را قادر می سازد تصویر اصلی را از زمینه بدرستی تشخیص دهد و در گرفتن توپ و تعیین موقعیت کلمه یا تصویر در صفحه او را یاری دهد. حافظه توالی بینایی نیز جنبه مهم دیگری از ادراک است. چرا که موجب می شود کودک آنچه را دیده است به همان ترتیب بازشناسی و یادآوری کند.


 


تکالیفی جهت افزایش ادراک بینایی

ردیابی تیله


- تیله را از بالای سطح شیبدار به پایین بفرستید و از کودک بخواهید صرفاً با چشمانش مسیر حرکت را دنبال کند.


- تیله را از بالای سطح شیبدار به پایین بفرستید و از کودک بخواهید با یک چشمش مسیر حرکت را دنبال کند.


- کودک با انگشت و چشمانش مسیر حرکت تیله را دنبال کند.


- از کودک بخواهید به مسیر حرکت تیله نگاه کند و هر موقع که شما خواستید آن را با دست متوقف کند.


- از کودک بخواهید به مسیر حرکت تیله نگاه کند و جهتی را که حرکت می کند مشخص سازد(چپ یا راست).


استفاده از کارت:


تعدادی کارت از اشکال هندسی، پیکان، حروف، شماره ها و تصاویردومینو تهیه کنید و آنها را به صورت انفرادی، دوتایی و سه تایی به یکدیگر متصل کنید.


مربی برای مدت زمان مشخصی کارت را به کودک نشان می دهد سپس کودک باید به ترتیب موارد زیر را انجام دهد:


?. تصویر را نام ببرد، ،ن را توصیف کند.


?. آنچه را که می بیند در هوا ترسیم کند.


?. الگوی مشابه ای را روی ورقه رسم کند.


?. همان الگو را با گچ روی تخته سیاه ترسیم نماید.


 


استفاده از چراغ قوه قلمی:


- چراغ قوه ای را در دست بگیرید و در مسیر افقی، عمودی، دایره ای و مورب حرکت دهید و از او بخواهید ابتدا با هر دو چشم و سپس با یکی از چشمانش مسیر حرکت را دنبال کند.


- فعالیت فوق را انجام دهید و از کودک بخواهید همزمان با چشمان و انگشت اشاره اش مسیر نور را دنبال کند.


- فعالیت فوق را در صورتی که کودک دراز کشیده است انجام دهید.


- دو عدد چراغ قوه انتخاب کنید و از کودک بخواهید که از یکی به دیگری نگاه کند.


- اتاق را تا جاییکه ممکن است تاریک نمایید و نور چراغ قوه را حدود یک ثانیه به اشیای اتاق بتابانید و از کودک بخواهید که قوایش را کاملاً روی اشیای زیر تابش نور متمرکز سازد.


- به هر دست کودک یک چراغ قوه بدهید و از وی بخواهید که نور آنها را به پاهایش بتاباند و همزمان با تابیدن نور به پای هر سمت با آن یک قدم به طرف جلو بردارد و این روند را ادامه دهد تا جاییکه مسیر مشخصی را طی کند.


اتاق را تا جاییکه ممکن است تاریک نمایید و از کودک بخواهید نور چراغ قوه را به اشیاء بتاباند و شئ خاصی را که نام می برید، پیدا کند.


- تابلوی الفبا یا اشکال مختلف هندسی تهیه کنید و از کودک بخواهید که در اتاق تاریک، نور به شکل یا حرف مورد نظر شما تابانده آنها را نام ببرد.


استفاده از دگمه


- تعدادی دگمه در دستجات مختلف تهیه کنید. آنها را روی یک سطح صاف قرار دهید و از کودک بخواهید آنها را بر حسب رنگ، اندازه، بافت، شکل و تعداد سوراخ های هر دگمه و... طبقه بندی کند.


- با چیدن دگمه ها در کنار یکدیگر از او بخواهید اشکال مختلف هندسی، حروف، شماره ها و تصاویر ساده را بسازد.


- کودک در وضعیت نشسته به زانو و ایستاده قرار بگیرد و دگمه ها را از یک بطری دهانه گشاد به به داخل بطری دهانه تنگ بیندازد.


- همانند سکه به دگمه تلنگر بزند.


- همانند تیله، دگمه را با انگشتانش پرتاب کند.


نخ و مهره


- تعدادی مهره در اندازه، رنگ و شکلهای مختف که در قسمت میانی سوراخ دارند تهیه کنید.ازکودک بخواهید ،آنها را بر اساس یک معیار (مثلاً رنگ مهره ها ) ازنخ عبور دهد.


- با دو معیار طبقه بندی فعالیت را انجام دهید( شکل و رنگ )


- تعدادی از مهره ها را نخ کنید و به کودک نشان دهید. سپس از او بخواهید با استفاده از حافظه بینایی خود همان الگو را تکرار کند.


- چشمان کودک را ببندید و تعدادی مهره را در مقابل کودک قرار دهید و از وی بخواهید با حس لامسه اش نخ را از آنها عبور دهد.


- چشمان کودک را ببندید و الگویی را در مقابل او قرار دهید و از او بخواهید با حس لامسه ای الگو را لمس کرده، نسخه برداری کند. 


ادراک شنیداری


ادراک شنیداری نیز یکی از مراحل رشد زبان است. ادراک شنیداری نه تنها موجب شنیدن بلکه موجب تفسیر و فهم پیام نیز می شود.


مفاهیمی که تحت نام مهارتهای شنیداری آورده می شوند عبارتند از: تمیز شنیداری یا رمز گشایی متوالی، اکمال شنیداری، تداعی شنیداری و حافظه توالی شنیداری.


تمیز شنیداری یا رمزگشایی به توانایی شناخت و تشخیص درست و دقیق صداهای مختلف با توجه به زیر و بمی، حجم و طرح آنها اطلاق می شود. تمییز شنیداری همچنین موجب می شود که ما صدای گفتار یا همهمه را از سایر صداها تشخیص دهیم. برای کمک به توسعه و رشد این مهارت در کودکان باید فعالیت هایی طراحی کرد که آنها را تشویق کند تا شباهت ها و تفاوت های صداها گفتاری را با هم مقایسه کنند.


اکمال شنیداری عبارت است از: تمایل به کامل کردن یک صدا یا یک کلمه به محض اینکه جزئی ازآن شنیده شود و این ناشی از تمایل و نیاز انسان به تکمیل هر رفتار یا عمل ذهنی است. برای توسعه و تربیت مهارت اکمال شنیداری در کودکان، فعالیت های متنوعی را می توان طراحی و آنها را تشویق کرد تا با شنیدن بخشی از صداها و کلمات آشنا، آن را تکمیل کنند.


کودکان می آموزند چگونه کلمات متضاد و هم معنی را تداعی کنند تا در به کارگیری زبان برای برقراری ارتباط ماهرتر و انعطاف پذیرتر شوند.


حافظه توالی شنیداری عبارت است از: توانایی یادآوری و تکرار صحیح و متوالی نشانه های شنیداری. این مهارت دارای اهمیت ویژه ای است زیرا مستقیماً با بسیاری از تکالیف درسی و آموزشگاهی نظیر پیروی از دستورالعملها، یادآوری توالی یک داستان که توسط معلم خوانده یا گفته می شود و یادآوری توالی یک طرح موزون در ارتباط است.


تکالیفی جهت افزایش ادراک شنیداری:


قوطی های تمییز شنیداری


ده یا بیست قوطی خالی کوچک تهیه کنید و درون آنها را به صورت مجموعه دوتایی از مواد مختلف یکسان مانند سکه، نخود، لوبیا، قند و ... پر کنید. حال برای هر مجموعه علائم رمزی یکسانی در قسمت ته قوطی بگذارید.


- یک سری از مجموعه ها را در اختیار کودک قرار دهید و از او بخواهید به نوبت آنها را تکان دهد و صدای آن را شنیده، سعی نماید مجموعه همتای آن را پیدا نماید.


- یکی از قوطی ها را تکان دهید و از کودک بخواهید با تکان دادن سایر قوطیها همتای آن را بیابد.


- تعداد اشیای داخل قوطی را کم و زیاد کنید و از کودک بخواهید سایر قوطی ها را تکان دهد و همتای آن را بیابد.


- از کودک بخواهید حدس بزند درون قوطی چه شیئی وجود دارد. اگر این کار برای او سخت است ابتدا محتویات تمام قوطی ها را به وی نشان بدهید سپس از او بخواهید وقتی قوطی ها را تکان می دهد، محتویات آن را حدس بزند.


- تعدادی قوطی را به نوبت تکان دهید و از کودک بخواهید آنها را با همان نظم و ترتیبی که شنیده است، تکان دهد.


هجی کردن:


ابتدا یک سری لغاتی که در محدوده درک و فهم کودک است، از ساده به پیچیده انتخاب کنید.


- یک لغت را تلفظ کنید و از کودک بخواهید آن را تکرار کند سپس لغت مشابه آن را به طور ناقص یا غلط تلفظ کنید و از وی بخواهید آن را کامل یا تصحیح کند.


- یک سری لغت به کودک بگویید و از وی بخواهید آنها را با همان نظم و ترتیبی که شنیده است، تکرار کند.


- یک سری لغت بنویسید و به کودک نشان دهید. سپس آن را پاک کنید. حال از وی بخواهید لغاتی را که دیده است، منظم و پشت سر هم تولید کند.


- لغتی را به کودک بگویید. سپس از وی بخواهید آن را در یک جمله به کار ببرید.


- حروف یک لغت را به طور نامرتب بگویید یا بنویسید و از کودک بخواهید لغت را پیدا کند. یک لغت به کودک بدهید و از او بخواهید درباره وزن، مترادف، متضاد، حروفی که با آنها شروع و تمام می شود، بیاندیشد.   





نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:38 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |




تست هوش ( سن اجرا: از 3 تا 13 سال)


 


 









 


آزمون آدمک ( گودیناف) تست هوش ( سن اجرا: از 3 تا 13 سال)

 



آزمون ترسیم آدمک یکی از آسانترین ، عملی ترین وجهانی ترین آزمونهای تصویری است. این آزمون به وسیله عده زیادی کد گذاری شده است که مهمترین آنها کار خانم آمریکائی فلورانس گودینافFlorence Goodenoughاست که در سال 1920 در ایالت نیوجرسی آمریکا روی چهار هزار کودک آنرا آزمایش نمود . در فرانسه نیز دکتر فایFay در این زمینه


 کار کرده است


هدف:


مهمترین هدف آزمون ، تعیین درجه هوشمندی سن عقلی و بهره هوشی کودک است . همچنین این آزمون را زمانی  به کار می بریم که آزمونهای هوشی دیگر مقدور نیست و می خواهیم هر چه سریعتر درباره درجه هوشی کودک به نتیجه برسیم . علاوه بر این ، اطفالی که زبان نمی دانند و قادر به سخن گفتن نیستند بهترین ابزار سنجش این آزمون می باشند.


 




دستور اجرا:


اجرای آزمون ساده است . به کودک گفته می شود:" یک آدم ترسیم کن  و هر چه می توانی آنرا زیبا و خوب بکِش " ، اضافه می نمائیم زمان این کار هر چقدر طول بکشد اشکالی ندارد.


نکاتی که در عمل و ارزیابی باید رعایت کرد:


1. برای ترسیم بهتراست یک مداد سیاه  یا یک خودکار راحت و روان دراختیار کودک بگذاریم . با مداد رنگی به دشواری می توان رسم کرد و اجزاء را تشخیص داد.


2.   اگر نقاشی با مداد رنگی کشیده شود ، شرایط دیگری برای ارزیابی لازم است که باید رعایت شود.


3.   کاغذ برای رسم نقاشی کودک باید حداقل 30 × 21  باشد.


4.   اجازه بدهید کودک چند تصویر بکشد ، سپس  بهترین و کاملترین را برای نمره گذاری انتخاب کنید.


5. اگر نتایج چند بار کشیدن آدمک با یکدیگر فرق داشت نشان ناراحتی های دیگری در کودک است که باید به متخصص مسائل روانی یا روان درمانی مراجعه کرد.


 




روش نمره گذاری:


الف: برای هر یک ازاجزا آدمک در صورتی که توسط کودک ترسیم شده باشد یک نمره منظور فرمائید. به شرح ذیل:


1. سر وجود داشته باشد .


2. پا کشیده شده باشد .


3. دست کشیده شده باشد .( یک یا هر دو دست)


4. بدن کشیده  شده باشد .


5. طول بدن طویل تر ازعرض آن باشد.


6. شانه ها کشیده شده باشد.


7. بازوها و پاها به تنه چسبیده شده باشند.


8. پاها به تنه و دستها به تنه در نقاط واقعی خود چسبیده شده باشند.


9. گردن کشیده شده باشد.


10. دنباله گردن به سر و تنه مربوط باشد.


11. چشمها کشیده شده باشد.


12. بینی کشیده شده باشد.


13. دهان کشیده شده باشد.


14. دو لب دیده شود.


15. سوراخها یا حفره های بینی کشیده شده باشد.


16. موها کشیده شده باشد. ( جزئی ترین مقدار مو)


17. موها کامل کشیده شده باشد.


18. علامتی از لباس کشیده شده باشد.


19. دو قطعه لباس کشیده شده باشد.


20. تمام بدن پوشیده از لباس باشد.


21. چهار قطعه لباس مشخص باشد . ( کراوات ، کلاه ، جوراب ، کفش ، پیراهن ، کت و شلوار)


22. لباس رسمی یا یونیفورم باشد . ( یونیفورم مدرسه هم نمره می گیرد)


23. انگشتان کشیده شده باشد . ( هر اثری از انگشت کافی است)


24. تعداد انگشتان درست باشد .


25. شکل و قواره انگشتان درست باشد .


26. شست متمایز باشد.


27. دست متمایز ازانگشتان باز باشد. ( کف دست کشیده شده باشد.)


28. بازوها کشیده شده باشد .


29. زانو کشیده شده باشد .


30. تناسب سر نسبت به بدن مراعات شده باشد .


31. تناسب بازوها و دستها نسبت به بدن حفظ شده باشد.


32. پاهای متناسب ، کشیده شده باشد.


33. کف پا متناسب باشد.


34. پاها متمایل به بالا نباشند.


35. دستها و پاها دو بعدی کشیده شده باشند.


36. پاشنه کفش یا پاشنه پا کشیده شده باشد.


37. هماهنگی خطوط کلی حفظ شده باشد. ( دست نلرزیده باشد)


38. هماهنگی خطوط کلی و جزئی حفظ شده باشد. ( نقاشی دقیق باشد)


39. هماهنگی خطوط سر ( موها و دور سر به دقت کشیده شده باشد)


40. هماهنگی خطوط تنه حفظ شده باشد .


41. هماهنگی خطوط دستها و پاها حفظ شده باشد .


42. هماهنگی خطوط چهره حفظ شده باشد .


43. گوشها کشیده شده باشد .


44. تناسب گوشها حفظ شده باشد .


45. مردمک چشم کشیده شده باشد .


46. تناسب چشم حفظ شده باشد .


47. در تصاویر نیمرخ و تمام رخ ، چشم دارای حالت باشد.


48. چانه و پیشانی هر دو کشیده شده باشد .


49. برآمدگی شانه در تصویر نیمرخ معلوم باشد .


50. نیمرخ ناقص باشد . ( یعنی تنه و نیمرخ ناقص)


51. نیمرخ باشد .


 



 




نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:38 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |

به خاطر من ،باهم دعوا نکنید!

 

کودک

 

اینکه پدر و مادرها ، گاهی اوقات باهم مخالفت و گاهی هم بحث می‌کنند، یک مساله عادی است. آنها ممکن است راجع به پول ، کارهای خانه یا اینکه وقتشان را چطور باهم بگذرانند، مخالفت کنند. گاهی درباره مسائل مهم که مربوط به خانواده است و البته خیلی وقتها هم بخاطر مسائل کم اهمیت مثل اینکه شام چی باشد یا کی به خرید برود، ممکن است مخالفتی پیش بیاید. کسانی که مدت زیادی باهم زندگی می‌کنند بطور طبیعی ، گاهی باهم مخالفت یا بحث می‌کنند.

 


بعضی وقتها اولیا باهم مخالفت می‌کنند ولی با آرامش باهم حرف می‌زنند و هر دو به هم شانس شنیدن و گفتن را می‌دهند. گاهی هم مخالفت شان را با دعوی و داد زدن به هم نشان می‌دهند.

 

بیشتر بچه‌ها از این دعواها خیلی نگران می‌شوند. صداهای بلند و کلمات نامهربان اولیا باعث می‌شود که آنها احساس ترس یا غمگینی پیدا کنند. حتی وقتی که اولیا باهم قهر می‌کنند و اصلا حرف نمی‌زنند هم ، می‌تواند برای بچه‌ها آزار دهنده باشد. گاهی بچه‌ها فکر می‌کنند که در دعوی اولیا مقصر هستند، مثلا وقتهایی که بخاطر موضوعی که به بچه‌ها مربوط می‌شود. در این موقع احساس گناه و تقصیر در بچه‌ها ایجاد می‌شود. اما این مهم است که بچه‌ها بدانند که در رفتارهای اولیاءشان هیچ وقت مقصر نیستند.

 

معنی دعوا اولیا چیست؟

 

بیشتر وقتها ، بچه‌ها به این فکر می‌کنند که منظور پدر و مادر شان از دعوا چیست؟ ممکن است با خودشان فکر کنند که اولیای آنها همدیگر را دوست ندارند و حتی ممکن است که فکر کنند که معنی دعوا آنها این است که می‌خواهند همدیگر را طلاق بدهند. اما دعوا پدر و مادرها معمولا این معانی را ندارد.

 


این مهم است که بچه‌ها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچه‌ها ، باهم دعوا می‌کنند و در موقع دعوا ممکن است که حرفهایی زده شود که واقعا" منظور آنها نباشد.

 

بعضی روزها بزرگترها خسته و کم حوصله می‌شوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، این وقتها ممکن است در خانه بحث و دلخوری و یا شاید دعوا پیش بیاید.

 

دعوا

 

احساس بچه‌ها در موقع دعوای پدر و مادرها چیست؟

 

شنیدن صدای بلند یا کلمات نامهربان از اولیا ، معمولا بچه‌ها را غمگین می‌کند. دیدن ناراحتی و غمگینی اولیا و اینکه نمی‌توانند عصبانیت خودشان را کنترل کنند، باعث می‌شود بچه‌ها بترسند یا احساس تنهایی کنند. موقع دعوی ، بچه‌ها ممکن است بیشتر نگران یکی از اولیا باشند که بیشتر غمگین شده یا حتی بیشتر سرش فریاد کشیده شده است. یا ممکن است یکی از اولیا ،آنقدر خشمگین شده باشد که احساس خطر پیش بیاید.

 

گاهی هم اولیای عصبانی با فرزندشان هم ، عصبانی می‌شوند. بعضی اوقات ، بچه‌ها از دعوی بزرگترها دل درد می‌گیرند یا گریه می‌کنند. یا خوابشان نمی‌برد یا مدرسه رفتن برایشان سخت می‌شود. یکی از کارهای مهم این است که این احساس را با خود اولیا در میان بگذارند تا آنها به کمک بچه‌ها بیایند. شاید بزرگترها اصلا حواسشان نباشد که بچه‌ها ترسیده‌اند و یا به آنها علت بحث را توضیح بدهند و احساس منفی بچه‌ها را بر طرف کنند.

 

وقتی دعوای بزرگترها زیاد طول بکشد یا زیاد تکرار بشود، چه کار باید کرد؟

 

هر چند که گاهی پدر و مادرها ممکن است باهم مخالفت کنند ولی اینکه سر هم داد و فریاد کنند یا حرفهای خیلی نامهربان بگویند و خلاصه به همدیگر بی‌احترامی کنند، اصلا کار درستی نیست. گاهی اوقات ، دعوای بزرگترها ممکن است با خشونت و هل دادن یا شکستن چیزهای مختلف یا خدای ناکرده ، زدن همدیگر همراه بشود، که این کارها هم ، هرگز و به هیچ وجه کارهای درستی نیست. در این وقتها ، اولیا احتیاج دارند که کسی به آنها بیاموزد که چطور عصبانیت شان را کنترل کنند!

 

شاید بچه‌ها با یکی از بزرگترهایی که به او اعتماد دارند مثل عمو ، پدر بزرگ یا معلم ، راجع به اینکه در خانه دعوا های زیاد یا خطرناک ، اتفاق می‌افتد و اینکه ممکن است کسی آسیب ببیند، صحبت کنند و از او بخواهند به خانواده آنها کمک کند. کسانی هم مثل روان شناس ها می‌توانند به خانواده‌ها کمک کنند تا راههای بهتر زندگی کردن و مخالفت بدون خشونت و توهین را به اولیا بیاموزند. هرچند که این کار نیاز به زمان و تمرین دارد، ولی اعضای خانواده را به زندگی آرام تری نزدیک می‌کند.

 

اینکه اولیا گاهی باهم مخالفت کنند، اشکالی ندارد؟

 

مخالفت ، به شرط آنکه منطقی باشد، به افراد کمک می‌کند تا احساسات خود را به هم بگویند و جلوی پر شدن و منفجر شدن را می‌گیرد.

 


مهم است که اعضای خانواده بتوانند باهم درباره احساس خود گفتگو نمایند، حتی موقع مخالفت.

 

کار خوبی که مخالفت برای آدمها می‌کند این است که معمولا باعث می‌شود که یکدیگر را بهتر درک کنند و احساس نزدیکی بیشتری پیدا کنند.

 

 

 

اولیا هم درست مثل بچه‌ها مخالفت می‌کنند و بعد باهم آشتی می‌کنند و سرانجام همه دوباره احساس خوبی خواهند داشت. هیچ خانواده‌ای بدون اشکال نیست و بالاخره یک نقصی پیش می‌آید. حتی در خوشحالترین خانه‌ها هم ، مساله وجود دارد و بزرگترها گاهی باهم بحث می‌کنند. معمولا ، همه اعضای خانواده کمک می‌کنند تا زندگی برای بقیه ، شیرین‌تر بشود. پس ، مخالفت ، قسمتی از یک زندگی است و با کمک محبت و فهمیدن همدیگر ، خانواده می‌تواند بیشتر مشکلات را بر طرف کند.


نوشته شده در یکشنبه 89/9/21ساعت 11:38 صبح توسط امین فرهادی نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5      >

Design By : Pichak